اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۸۲ - حکمت و شعر

بوعلی اندر غبار ناقه گم

دست رومی پردهٔ محمل گرفت

این فرو تر رفت و تا گوهر رسید

آن بگردابی چو خس منزل گرفت

حق اگر سوزی ندارد حکمت است

شعر میگردد چو سوز از دل گرفت