اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۵۷ - تو می گوئی که من هستم خدا نیست

تو می گوئی که من هستم خدا نیست

جهان آب و گل را انتها نیست

هنوز این راز بر من ناگشود است

که چشمم آنچه بیند هست یا نیست