سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۰۶ - دوبیتی

مرا چو یاد ز یار و دیار خویش آید

هزار نالهٔ زار از درون ریش آید

نشسته در پس زانوی غربتم شب و روز

خدای داند ازین پس مرا چه پیش آید