عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

گفت با مجنون شبی لیلی براز

کای بعشق من ز عقل افتاده باز

تا توانی با خرد بیگانه باش

عقل را غارت کن و دیوانه باش

زآنک اگر تو عاقل آئی سوی من

زخم بسیاری خوری در کوی من

لیک اگر دیوانه آئی در شمار

هیچکس را با تو نبود هیچ کار