عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۷۰

شمع آمد و گفت: پا و سر باید سوخت

هر لحظه به آتش دگر باید سوخت

وقتی که به جمع روشنی بیش دهم

گر خواهم وگرنه بیشتر باید سوخت