عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۵۶

شمع آمد و گفت: یارِ من خواهد بود

پروانه که جان سپارِ من خواهد بود

اول چو بشویمش به اشکی که مراست

آخر لحدش کنارِ من خواهد بود