عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۷۹

از روغنِ شمع بوی خون می‌آید

کز پیشِ عسل تشنه کنون می‌آید

این طرفه که در مغز وی افتاد آتش

روغن همه از پوست برون می‌آید