عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۵۳

هر لحظه مرا چو شمع سوز افزون شد

وز گریه کنارم چو شفق پُر خون شد

در عشق کسی درست آید که چو شمع

از پای درآمد و به سر بیرون شد