عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۱

بس آب که بگذشته ز سر از تو مراست

بس آتش و خون که در جگر از تو مراست

در عشق تو یکتا صفتم لیک چو شمع

در هر تویی سوز دگر از تو مراست