عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۵۰

با گل گفتم: چو چشم آن میدارم

کز خندهٔ تو گشاده گردد کارم

گل گفت: چو ابر گرید آید زارم

کز خندیدن ریختن آرد بارم