عطار » مختارنامه » باب چهل و سوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۲

در عشق اگر جان بدهی جان اینست

ای بی سر و سامان! سرو سامان اینست

گر در ره او دل تو دردی دارد

آن درد نگه دار که درمان اینست