عطار » مختارنامه » باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۲۲

زانگه که دلم بر آن سمن بر بگذشت

هر دم بر من به درد دیگر بگذشت

با آنکه ز عشق هیچ آبم بنماند

بنگر که چگونه آبم از سر بگذشت