عطار » مختارنامه » باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۲۱

گر دل گویم به پای غم پست افتاد

ور جان گویم به عشق سرمست افتاد

میشست به خون دیده دل دست ز جان

دل نیز چو خون دیده بر دست افتاد