عطار » مختارنامه » باب چهل و یكم: در صفت بیچارگی عاشق » شمارهٔ ۴۰

دانی تو که از حلقهٔ زلفت چونم

چون حلقه منه از در خود بیرونم

شک نیست که خونی نرهد از سردار

خونی گردی اگر شوی در خونم