عطار » مختارنامه » باب چهل و یكم: در صفت بیچارگی عاشق » شمارهٔ ۱۴

ای ابر هوای عشق تو بس خون بار

وی راه غم تو وادیی بس خونخوار

در راه تو از ابر تحیر شب و روز

باران دریغ و درد میبارد زار