عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۳

بر خاکِ درت پای در آتش بودن

خوشتر بودم کز دگری خوش بودن

گفتی: «ستمم مکش!» خوشم میآید

از چون تو سمن بری ستم کش بودن