عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۳۵

عشقش ز وجودم عدمی میسازد

در هر نفسیم ماتمی میسازد

گاهم بدو چشم میزند بر جان زخم

گاهم به دو لعل مرهمی میسازد