عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۲۰

زهرم آید شکرستان بی لبِ تو

بگرفت مرا دل از جهان بی لبِ تو

گفتی که تو زود از لب من سیر شوی

بس سیر شدم بُتا ز جان بی لبِ تو