عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۱۵

آنجا که سر زلف تو جانها ببرد

جانها چو غباری به جهانها ببرد

وانجا که لب لعل تو جان باز دهد

سرگردانی ز آسمانها ببرد