عطار » مختارنامه » باب سی و هفتم: در صفت خط و خال معشوق » شمارهٔ ۵

گفتم: ز خط تو بوی خون می‌آید

وز خطّ تو عقل در جنون می‌آید

گفتا که خط از برای زر می‌آرم

گفتم که زر از سنگ برون می‌آید