عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۶۰

چون چشمِ تو تیرِ غمزه محکم انداخت

هر لحظه هزار صید بر هم انداخت

چون زلف تو سر بستگی آغاز نهاد

سرگشتگیی در همه عالم انداخت