عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۱۸

تا حلقهٔ آن زلف مشوّش دیدم

دل را به میانه در کشاکش دیدم

تا روی چوآتش تودیدم از دور

دور از رویت به چشم آتش دیدم