عطار » مختارنامه » باب سی و چهارم: در صفتِ آمدن معشوق » شمارهٔ ۲۰

دوش آمد و گفت: کارِ ما خواهی کرد

جان نعره زنان نثار ما خواهی کرد

ور این نکنی نه صبر داری تو نه دل

مسکین تو گر انتظارِ ما خواهی کرد