عطار » مختارنامه » باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق » شمارهٔ ۲۳

دیرست که سودای تو در سر دارم

وز عشق دلی خون شده در بر دارم

در راه تو یک مذهب و یک شیوه نیم

هر لحظه، به نو، مذهب دیگر دارم