عطار » مختارنامه » باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق » شمارهٔ ۱۵

درد تو که در دلم به جای جان بود

درمانِ من عاشق سرگردان بود

چون درد تو از پردهٔ دل روی نمود

چون در نگریستم همه درمان بود