عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۴۴

ای در غم عشق تو رهی نیست شده

دل پر غم تو دست تهی نیست شده

هرگاه که درکنار دل بنشینی

دل را ز میان برون نهی نیست شده