عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۳۱

تا در دل من آتش عشقِ تو فروخت

از نیک و بد جهان مرا چشم بدوخت

سر جملهٔ کار خود بگویم با تو

درد تو مرا بکشت و عشق تو بسوخت