عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۲۵

تا چند من سوخته را رنجانی

تاکی کشیم به تیغ سرگردانی

نه با خودم و نه بیخود از حیرانی

گر هیچ نگویم تو نکو میدانی