عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۷۷

تا بی رخ یار محرمم بنشسته

برخاستهای به صد غمم بنشسته

این نادره بین که یار بی تیغ مرا

خود کشته و خود به ماتمم بنشسته