عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۵۴

چون وصل تو یک ذرّه نیفتاد به دست

جز باد چه دارد دل ناشاد به دست

ازوصل تو چون به دست جز بادی نیست

باخاک شدم بی سر و بن باد به دست