عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۴۲

ای دل به امید هم نفس چند روی

تو هیچ نیی درین هوس چند روی

او خورشیدست از آسمان میتابد

تو سایهٔ بر زمین سپس چند روی