عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۳۳

دل تحفهٔ دلنواز نتوان آورد

دل کیست که جان فراز نتوان آورد

خواهی که جمال دوست در چشم آری

دریا به سکرّه باز نتوان آورد