عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۲

اول بنگر به جانِ چون برقِ همه

و آخر به میان خاک و خون غرقِ همه

میمیراند به زاری و میگوید:

چون ما هستیم خاک بر فرقِ همه!