عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۱۷

تن زیر امانت تو خاکِ در شد

زیر قدم تو با زمین همبر شد

و آن دل که در آرزوی تو مضطر شد

در سینه ز بس که سوخت خاکستر شد