عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۸

چون مرغ دلم به دام هستی در شد

چندانکه طپید بند محکم تر شد

وز بی صبری و بی قراری جانم

از بس که بسوخت جمله خاکستر شد