عطار » مختارنامه » باب بیست و هشتم: در امیدواری نمودن » شمارهٔ ۹

جانا! نظری در دل درویشم کن

یا چارهٔ جان چاره اندیشم کن

این میدانم که خاک میباید شد

گر خاک کنی خاک ره خویشم کن