عطار » مختارنامه » باب بیست و هشتم: در امیدواری نمودن » شمارهٔ ۳

تا کی باشم گِردِ جهان در تک و تاز

بر هیچ نه قطع میکنم شیب و فراز

چیزی که فلک نیافت در عمرِ دراز

من میطلبم تا ز کجا یابم باز