عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۴۲

در عالم خوف روزگاری دارم

زیرا که امید چون تو یاری دارم

چون من هر دم فرو ترم تو برتر

تادر تو رسم درازکاری دارم