عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۱۹

در آرزوی چشمهٔ حیوان مردم

وز استسقا درین بیابان مردم

چون دانستم که زندگی دردسرست

خود راکشتم به درد و حیران مردم