عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۳۰

دردا که جفای چرخ پیوسته بماند

وین جان نفس گسسته دل خسته بماند

از بس که فرو خورد زمین خون جگر

بنگر که زمین چون جگر بسته بماند