عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۷۴

عمری که گذشت زود انگار نبود

وز عمر زیان و سود انگار نبود

چون آخر عمر اول افسانه است

کو عمر که هرچه بود انگار نبود