عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۲۴

ای تن ز زمانه سر نگون مینشوی

وی دل تو درین میانه خون مینشوی

وی جان تو ازین تن ز جان آمده سیر

آخر به چه خوشدلی برون مینشوی