عطار » مختارنامه » باب بیست و دوم: در روی به آخرت آوردن و ترك دنیا كردن » شمارهٔ ۳۱

هر روز ز دل بر سرِ آتش میباش

خاکِ کفِ پای خلقِ سرکش میباش

هر شب ز جگر نواله درهم میپیچ

درخون میزن نواله و خوش میباش