عطار » مختارنامه » باب هشدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن » شمارهٔ ۲۸

بنشسته‌ای و بسی سفر داری تو

هر ذرّه که هست ره گذر داری تو

صد قافله در هر نفسی می‌گذرد

ای بی‌خبر آخر چه خبر داری تو