عطار » مختارنامه » باب هفدهم: در بیان خاصیت خموشی گزیدن » شمارهٔ ۹

تا کی زنی ای دل خسته جوش

در پردهٔ خود نشین و خونی مفروش

بگشای نظر ببین که یک یک ذرّه

خون میگریند جمله بنشسته خموش