عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۳۴

تن از پی کارِ خویش سرگردان است

جان بر سرِ ره منتظر فرمان است

رازی که به سوزنیش کاود تن تو

دریا دریا در اندرونِ جان است