عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۴۶

در عشق تو زاری وندم آوردیم

بر قُبّهٔ افلاک علم آوردیم

وآخر چو وجود سدِّ دولت دیدیم

روی از همه عالم به عدم آوردیم