عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۴۵

این بیخودیی که من در آن افتادم

شرحش بدهم که از چسان افتادم

خورشید بتافت سایه دیدم خود را

برخاستم و در آن میان افتادم