عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۱۱

ای پردهٔ پندار پسندیدهٔ تو

وی وهم خودی در دل شوریدهٔ تو

هیچی تو و هیچ را چنین میگویی

به زین نتوان نهاد در دیدهٔ تو