عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۸۹

نقدی که مراست قیمتش هست بسی

آنجا نرسد هیچ گدایی نفسی

گر هر دو جهان خصم من آیند به حکم

هرگز نرسد به نقد من دست کسی